لوگو بنیاد صحیفه

شروح صحیفه

کتاب شناسی صحیفه

 متون صحیفه سجادیه

متن و ترجمه صحیفه سجادیه

صحيفه سجاديه (ترجمه خانم فاطمه احمدی)  

آموزه‌ های مهدوی

تدریس‌ها

صحیفه سجادیه

شرح صحیفه

Search
پنجمین نشست

تاثیر کودکان بر روحیات والدین(پنجمین نشست علمی)

تاثیر کودکان بر روحیات والدین

در پنجمین نشست علمی صحیفه پژوهی توسط استاد حیدری ابهری در بنیاد بین المللی صحیفه برگزار شد

تاثیری که کودکان بر روحیات والدین:

پنجمین نشست

نکته چهارم تاثیری که کودکان بر روحیات والدین دارند بچه ها زمانی که یعنی علاقه‌ مندی پیدا می ‌کنند پدر و مادر را هم می آورند در آن فضا ببینید کسی کمربند ایمنی استفاده نمی کرد یادتان است دیگر کسی کمربند ایمنی استفاده نمی کرد کلیپ های کارتون های که پخش شد بچه ها را درگیر کردند دیگر بچه ها در ماشین می نشیند می‌گویند که پدر کمربند را ببندید پلیس آمد کار بسیار هوشمندانه ای کرد انرژی بچه ها را به کار گرفت و ما را به کمربند ملزم کرد الان شما در ماشین بنشینید چون بچه شما از قبل توجیه شده است شما اگر این کار را نکنید ایشان شما را راهنمایی می‌ کند!

این کتاب‌ ها در خانه ها رفته است خود والدین گفتند که آقای حیدری خود ما هم اطلاع نداشتیم که امام سجاد همچنین دعایی را فرمودند منتها به این بهانه که بچه ها هم آشنا شوند خود آنها هم آشنا شده اند. این ظرفیت بزرگ تبلیغی و انرژی که بچه ها الان دارند برای کمک به تبلیغ دین و تبلیغ اخلاق انشاءالله ما بتوانیم از این هم بهره ببریم
مخاطب بی دفاع!!!

مخاطب بی دفاع

نکته پنجم اینکه ما با یک مخاطب بی دفاع روبرو هستیم دو سال پیش جمعی از نویسندگان کودک و نوجوان و بنده افتخار داشتم خدمت مقام معظم رهبری رسیدند آقا خیلی صحبت نکردند حدود نیم ساعت صحبت کردند یک ساعت دوستان نیم ساعت ایشان نکته اصلی ایشان این بود ما با یک مخاطب بی دفاع روبرو هستیم وقتی برای کودک صحبت می کنیم عرض کنم خدمت شما که ایشان فرمودند ما با یک مخاطب بی دفاع مواجه هستیم شما بزرگسال هستید یک تحلیلی را متن می گذارید یک زاویه ای دارید یک مقدار اطلاعاتی دارید می توانید اطلاعات را دنبال کنید سرچ کنید صحتش را بسنجید خود به خود یک نگاهی دارید یک آموزش‌هایی را قبلا دیده اید به هر حال بی سپر نیستید ولی کودک مخاطب بی سپر است و بی دفاع است کتاب که می شود یک اعتباری پیدا می کنید یک وجه ای پیدا می کند و بچه آن را با اعتبار می خواند جدی می خواند و من به شما می‌گویم که بچه ها گاهی اوقات چندین بار یک کتاب را می خوانند باورتان شاید نشود تا ده بار بچه ها شاید هم بیشتر یک کتاب را بخوانند.

خدایا اجازه

من یک کتابی دارم که متاسفانه نیاورده ‌ام بنام خدایا اجازه آقای داوود امیریان برای جنگ می نویسند و کتاب های خیلی خوبی دارند از جمله رفاقت به سبک تانک و کتاب های طنز جنگ خیلی خوب است شخصیت خودشان هم خیلی ملیح است دوست داشتنی است با ما دوست هستند، گفت گاهی کتاب شما را دخترم دوبار خوانده است و دوباره می‌ خواهد یک بار دیگر هم بخواهد!
حالا من کتاب خودم را عرض نمیکنم بچه ها وقتی ارتباط می گیرند آن فکر هایی که ما هم بزرگتر ها داریم این حالت را نداردند انگار مثل یک چیزی که دوست دارند صرفش کنند و این مسئولیت ما را در تولید آثار کودک و نوجوان بالا می برد عرض کردم مخاطب بی دفاع فرمودند که مخاطب بی دفاع است و من به خاطر دارم یکی از مسئولین حوزه های کودک و نوجوان را اسم نمی برم نوار دیدار ایشان را با رهبری من گوش کردم این بزرگوار چند تا کار بر دوش آقا می گذارند که این کار انجام شود خوب است آقا فرمودند من خودم مطالبه گر هستم من حرف دارم من مطالبه دارم یعنی خیلی برای من جالب بود که آقا من دنبالش هستم حتی در آن جلسه که دوست عزیز با قدرت گفتند من یک طرح دارم آقا بلافاصله فرمودند که مکتوبش هم کرده اید بدهید من دنبال کنم حالا دیگر این برجام نیست جنگ نیست ساخت موشک هم نیست اهتمام دارد ایشان همان جا این بنده خدا خیلی جدی گفتند شما خوب این ها رو گفتید اجرایی شود دیگر مگتوب چه دارید الان بدهید من دنبال کنم اگر آنجا می دادند ایشان دنبال می کردند!!

نکته ششم مطالبه حاکمیت

استاد وافی :خود این یک نکته است که مطالبه حاکمیت خود این یک نکته است یعنی باید بشود نکته هفتم یعنی این را اگر جدا کنیم جنسی از مطالبه حاکمیت به آن نگاه راهبردی توجه به این جریان است با این نکته که شما می گویید
استاد حیدری ابهری: یعنی کسی که این کشتی را دارد هدایت می کند با تمام آن ضروریت هایی و اولویت هایی که می ‌بینید اینجا را دارد یک چیزی حس می کند یعنی نکته بسیار درستی آقای وافی فرمودند که این اشراف دارد به ما می‌گوید که این جا برای مان مسئله و اینجا را من نسبت به آن دغدغه دارم اسمش را نگرانی نمی گذارم که حالا چیزی از خودم به عبارت ایشان اضافه کنم
استاد وافی : متاسفانه برای ما خیلی فرقی نمی کند نگرانند یا دغدغه دارند!
استاد حیدری ابهری: من می گویم حداقل ایشان به عنوان یک کارشناس حالا بحث رهبری و حاکمیت بماند بگوییم یک روحانی خوش ذوق که برای بچه ها یک مراسم جشن تکلیف برگزار می‌ کند کتاب معرفی می کند با آن کارشناسی که دارد مسائل فرهنگی اجتماعی سیاسی کشور و منطقه را دارد دنبال می‌ کند که آن نکته که در آن جلسه صحیفه سجادیه جنابعالی از سردار سلیمانی نقل کردید که ایشان گفته بودند من می ‌گویم حوزه علمیه آقای سلیمانی که پیگیر بودند که فلان حوزه در کجا دارد مثلاً فعالیتش جلو رفته است ساخته شده است یا نشده است یک آدمی که دارد با داعش می جنگد به ما می‌گوید این میدان را شما دریابید میدان فرهنگی را شما دریابید این حرف را باید خیلی جدی گرفت و بعد کسی که آقای سلیمانی درباره ایشان می ‌گوید حکیم حالا ایشان دارند می گویند من به این میدان مطالبه دارم حرف دارم بیایید حرف هایتان را بزنید چیزی که قرار است من سهم خودم را بدهم این به نظر من خیلی قابل توجه است
نکته ششم که کمتر کار شده است به هر حال کمتر کار شده است ما تجربه زیادی نداریم من خلاصه گزارش بیست ساله را خدمت دوستان طلبه بگویم ما برای بچه ها خیلی کار کرده ایم دوستانی که در مجلات بودند مثل سلام بچه ها و پوپک و این ها یا دوستانی که انتشارات هایی که بودند و کار کرده‌ اند عزیزان نویسنده ما خیلی کار کرده اند عزیزان شاعر ما در حوزه مرحوم آقای راستگو که تربیت مربی داشتند و فارغ از آن اجرا های قشنگ خودشان که درست است بی نظیر بود عده زیادی از طلبه ها را تربیت کردند در عرصه کودک و نوجوان سهم بزرگی دارند خدا روحشان را شاد کند

بضاعت حوزه در بحث کودک و نوجوان!

اما من خودم گزارش خود بنده این است هنوز آن بضاعت حوزوی انگار در این میدان نیامده است بضاعت حوزوی یعنی آن دانش حدیثی که وجود دارد بیاید پشتیبانی کند از این کتاب کودک نه مثلا من یک اطلاعات عمومی خودم را که داشته ام مثلا یک گشتی در صحیفه زده ام یکی دوتا سوژه پیدا کرده ام یا یک دوستی یک کتاب تاریخ به دستش رسیده است از فروغ ابدیت برداشته نوشته، این بضاعتی که ما در حوزه حدیث داریم این بضاعتی که در حوزه عرفان داریم این بضاعتی که در حوزه فلسفه داریم این بضاعتی که در حوزه اخلاق داریم این بضاعتی که در حوزه فقه داریم که انگار این بضاعت آمد این را خلق کرد یک زمانی من به عنوان مثال عرض کنم خدمت دوستان پسر آیت الله جعفر مرتضی عاملی خب من با ایشان یک انسی گرفته بودم و دوست شده بودیم بعد خدمتشان عرض کردم که پدر بزرگوار که قم تشریف می آورند از لبنان بگویید که من تا حالا ایشان را زیارت نکرده‌ ام یک مجلس شود که خدمتشان برسم چون قبلاً مقالات ایشان را خوانده بودم آقای وافی یک مقاله خیلی زیبا ایشان دارند درباره مسواک ایشان آنجا می گویند که ما شریعت را به واجب و حرام تقسیم کرده ایم و بعد از آن دو قسمت دیگر مستحب و مکروه چون مستحب و مکروه سنن بودنند به اصطلاح ما غافل شده ایم در حالی که شریعت اگر شما می‌ گویید آن ها هم شریعت هستند دیگر و اگر می خواهید راه سعادت را به مردم نشان دهید اینکه اکتفا کنید به واجب و حرام خب این نصف شریعت را نگفته اید بعد فرمودند که در آنجا می گویند برای اینکه اشکال به خود سرزنش به خود من هم وارد نشود به اندازه خودم برای مسواک من یک مقاله می نویسم که من اگر کتاب را آورده باشم…
استاد وافی : آقای لطیف راشدی به نظرم ترجمه کرده بودند این کتاب جعفر مرتضی را
استاد حیدری ابهری: بعد گفتم که این کار را من رفتم وخواندم و برای بچه ها یک کتاب نوشتم مسواک میثم که از زبان مسواک حرف های آقای جعفر مرتضی که سه تا ویژگی مادی برای مسواک می گویند شش هفت تا ویژگی معنوی خیلی کتاب شیرینی است یعنی مقاله شیرینی است این کتاب کار کرده ام در مقام صفحه بندی و طراحی بود.
یک زمان خدمت شان صحبت شد بد نیست این را بگویم که حاج آقای وافی شنیده بودند که آقای جعفر مرتضی که آقای بهجت رفته بودند به منزل ایشان فرموده بودند که شما اگر عمامه را به هوا پرتاب کنید فرشته ها می گیرند حاج آقا شاید خودشان به خاطر نداشته باشند ولی من از ایشان شنیده ام گفتم اول من این را چک کنم با ایشان گفتم آقا این درست است که آقای بهجت به شما گفته اند که بعد ازاینکه آمدند به منزل شما و به شما گفتند که اگر شما عمامه را پرتاب کنید فرشته ها می گیرند ایشان یک فروتنی داشتند زیر بار نمی‌رفت می گفتند آقای بهجت همسایه ما بودند و گاهی می آمدند و به ما سر میزندند هر چه ما گفتیم ایشان به قول امروزی ‌ها پیچاند بعد این آقازاده گفتند حاج آقا ایشان آن جمله را دارد می گوید که فارسی صحبت کردنشان به زیبایی عربی صحبت کردنشان نبود که یک تبسمی کردند و فرمودند بله و لطف داشتند و گفتند بعد گزارشی از این کتاب خدمت‌شان دادم گفتم حاج آقا شما در آن مقاله این کار را کرده‌اید تحلیلشان برای من جالب بود من خودم نویسنده هستم گاهی اوقات شما یک چیزی می نویسید تحلیل بیرونی برایتان جالب است که یک شخصی این گونه خوانده است کتاب را باور بفرمایید حالا دور از جان آقای جعفر مرتضی باور بفرمایید گاهی آن نفر بیرونی شاید متن شما را تحلیل و حلاجی چون شما با شهودتان نوشته اید او انگار بهتر می بیند ببخشید اینگونه تعبیر می کنم لبخند زدند و تحسین کردند و گفتم حاج آقا من این را برای بچه ها کار کرده ام و بعد فرمودند که به پسرشان فرمودند مرتضی این کتاب کتاب حقوق حیوان فی الاسلام بدهید حیدری یه کاری می ‌تواند کند من قبلا هم در ذهنم بود که فرمودند به دنبالش رفتم و داستان نوشتم درمورد مهربانی با حیوانات که متاسفانه همراهم نیست که آنجا هم عرض کرده ام که از دنیا که رفتند من یک متن تکریم از ایشان نوشتم خبرگزاری مهر و گفتم که خدا را شاکرم که کتابی که بچه ها در چهل پنجاه سالگی می خوانند از آقای جعفر مرتضی الان می توانند در کلاس چهارم و پنجم ابتدایی مهمان سفره آقای جعفر مرتضی باشند من که می گویم با بضاعت حوزوی من می گویم یک عالمی آمده است مسئله مسواک را فقیهانه روایت را بررسی کرده است یک تحلیل زیبایی راجع به باید ما این را بتوانیم برسانیم به مخاطب من طلبه ای هستم باذوق خودم یک چیزی را بگویم نه آن چیزی که من می گویم نشده یا کم شده مثلا المیزان منعکس شود در اذهان بچه‌ های ما بضاعت حوزوی ما با آن قدرت خودش نه یک ذوقی باشد که حالا خوب است ولی هنوز آن پشتبانه انگار نیامده است یک همچین اتفاقی اگر بیفتد به نظر من در آن زمان ما می توانیم بگوییم که حوزه وارد کار کودک و نوجوان شده است

https://b2n.ir/j11702: لینک مطلب تاثیر کودکان بر روحیات والدین

مطالب بیشتر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با ما
اشتراک در خبرنامه