سومین اتفاقی که در دعای عرفه و در کنار عظمت حضرت حق رخ میدهد، توجه انسان به خود است. انسان جدای از اتصال و ارتباط با خدا هیچ است. این هیچ بودن است که امام(ع) آن را در مقایسه با رفتار حضرت حق میآورند که خدایا، تو همه کاره عالم هستی و به وعده خود عمل کردی، اما ما گناهکار و مقصریم. امام(ع) در بیان دعا به عنوان یک انسان دعا میکنند نه به عنوان شخص امام معصومی که هیچ گناهی ندارد. حضرت(ع) زبان خلقت و انسانی میشود که در کورهراه زندگی غبارآلود میشود. هیچ بودن، اوج جریان تواضع، صلح و سازگاری با مخلوقات و حقیقت مدارا با دیگران را برای انسان به ارمغان میآورد. انسان اگر خود را عددی نداند، نمیرنجد که این حقیقت را در دعای عرفه مشاهده میکنیم. بسیاری از مشاجرهها و منازعهها از منیت آغاز میشود.
امام(ع) با یادآوری خطاهایی که در زندگی انسان روی میدهد، پردهها را کنار زده و گوشزد میکنند که انسان هیچ است. این کنار زدن حجاب و نشاندن انسان در جایگاه اصلی خود، کار مهم دعای عرفه است. بدین ترتیب زمانی که انسان از پای دعای عرفه برمیخیزد، نوع رفتارش با دیگران تغییر و حقوق شهروندی را رعایت میکند. فرورفتن در عمق دعای عرفه انسان را به رعایت حقوق شهروندی دعوت میکند. انسانها قرار است که در کنار یکدیگر زندگی و معاش کنند. امام(ع) انسان را در دعای عرفه به جایگاه حقیقی انسان میبرد و به او نشان میدهد که اتصال با خدا عالم اکبر را در وجود او قرار میدهد و چنانچه این اتصال قطع شود، انسان هیچ خواهد بود.
معرفت نسبت به طلب
چهارمین نکته در دعای عرفه این است که امام(ع) پس از تبیین این مبانی، شروع به بیان خواستهها میکنند. جهتدهی به خواستهها و نیازها و معرفت نسبت به طلب، به انسان کمک میکند تا در ساحت معرفتی به جایگاهی ویژه دست پیدا کند و بخشی از دعای عرفه خواستههایی است که انسان متوجه میشود که اینها نقطههایی است که چنانچه آنها را بیابد، راه را پیدا خواهد کرد.