سند صحیفه سجادیه
حدیث صحیفه
روایت صحیفه کمتر روایتی داریم مثل روایت صحیفه سجادیه که مثل امام علیه السلام انشاء کرده [1]ودو فرزند امام نوشته باشد [2]
در حالی که دعا های صحیفه سجادیه از دو فرزند امام علیهم السلام واز طریق زید واسماعیله واهل سنت به ما رسیده است ودر مورد سند آن بساری از بزرگان بر تواتر سند ان ادعاکردند و……
[1] – اولین بار، متوکل بن هارون بلخی در دیدار با یحیی بن زید (؟۱۰۷ ـ ۱۲۵ق) از او متن صحیفه را دریافت کرده و در مدینه، با نسخه امام باقر(ع) که نزد امام صادق(ع) بود، مقایسه کرد و سپس آن را روایت کرد و فرزندش عمر یا عمیر به راویان بعدی منتقل کرد
متوکل گفت: پس از قتل زید بن علی بن الحسین، فرزندش یحیی را ملاقات کردم.او از من حال امام صادق(ع) را پرسید. گفتم: او در سلامت است و برای شهادت پدرت سوگوار. یحیی گفت: آیا از او درباره سرنوشت من چیزی شنیدهای؟ گفتم: بلی مطالبی شنیدهام شما نیز بهدار آویخته خواهی شد! یحیی گفت:ای متوکل!…آیا از جعفر بن محمد مطالبی یادداشت کردهای؟ بخشی از آموخته هایم را برای او بازگو کردم، از آن جمله دعایی بود که از امام باقر(ع) دریافت داشته بود و آن را از دعاهای صحیفه کامله میدانست. (حسینی تهرانی، امام شناسی، ج۱۵، ص۲۰۳-۱۸۴.)
[2] – یحیی گفت: اینک به تو صحیفهای را خواهم داد که پدرم زید، از پدرش علی بن حسین(ع) دریافت کرده، اگر پسر عمویم، جعفر بن محمد از کشتن من خبر نمیداد، این صحیفه را به تو نمیدادم، ولی اکنون به تو میدهم تا در حفظ و نگهداری آن کوشا باشی، بیم دارم که این صحیفه به دست بنی امیه بیفتد و آن را از اهلش دریغ دارند، آن را به محمد و ابراهیم، پسرعموهایم بده که پس از من، جانشین و قیامکنندگان بعدی هستند. متوکل گفته: صحیفه همراه من بود تا در مدینه، به دیدار امام صادق(ع) رسیدم، او از دیدن صحیفه بسیار مسرور شد و گفت: سوگند به خداوند! این خط عمویم زید و دعای جد من است. آن گاه امام صادق به پسرش اسماعیل رو کرد و گفت: آن صحیفهای را که به تو سپردهام بیاور! اسماعیل صحیفهای را آورد، امام آن را بوسید و به چشمانش کشید و فرمود: این صحیفه به خط پدرم امام باقر(ع) و املای جدم امام زین العابدین(ع) است.
متوکل میگوید: از امام صادق(ع) درخواست کردم که دو صحیفه را با هم مقابله کنم. امام اجازه فرمود و من دو صحیفه را مقابله کردم و هیچ تفاوتی میان آن دو ندیدم(حسینی تهرانی، امام شناسی، ج۱۵، ص۲۰۳-۱۸۴.)