جريان صحيفه سجاديه و تجلّي امام چهارم در اين صحيفه نوراني رهآوردهاي فراواني دارد، گرچه صبغه دعايي دارد، لکن معارف وحيانيِ آن فراوان است. در جريان توحيد، نظام هستي را طرزي موحدانه تعريف ميکند که جز خدا و رحمت رحمانيهٴ او چيزي در عالم حاکم نيست. کلّ نظام مخلوق اوست به نحو «کون تام»، در تحت تدبير اوست به نحو «کون ناقص»، لکن اراده الهي کارگشاست. خدا بدون اينکه سخن بگويد با اراده جهان را تدبير ميکند، چه اينکه امام سجاد سلام الله عليه در يکي از اين ادعيه نوراني فرمود: «فَهِيَ بِمَشِيَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ»[1]؛ يعني سپهر آفرينش و نظام هستي با مشيئت و اراده تو کار ميکند، بدون اينکه سخني بگويي، چون کلام خدا همان فعل خداست، «إِنَّمَا کَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ»[2]، نه با صوت است نه با ندا و مانند آن، اين در سخنان نوراني علي بن ابيطالب سلام الله عليه است که «إِنَّمَا کَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ»، با کلماتي که بشر سخن ميگويد، خدا سخن ندارد: ﴿إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ کُنْ فَيَکُونُ﴾[3] اين ﴿کُنْ فَيَکُونُ﴾، همان ايجاد و وجود خواهد بود، «فَهِيَ بِمَشِيَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ» اين مطلب اول در باره کيفيت تدبير نظام آفرينش.
در اوّلین دعای صحیفه سجادیه بر میآید که انسان فصل اخیرش آن حمید بودن است؛ یعنی انسان «حیٌّ متألهٌ حمید» که اگر حمد و ستایش پروردگار نباشد، دیگر انسان نیست؛ لذا فرمود: خدایا! تو را سپاس که آیین حمد و شکر را به ما آموختی و ما آشنا شدیم که تو را حمد کنیم و اگر انسانی خدا را حمد نکند، این افراد «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیَّةِ»[4]، اگر کسی شاکر و حمید و حامد نباشد، این فصل اخیر را ندارد، فصل اخیر انسانیّت انسان، حمد و سپاس در برابر ذات اقدس الهی است. اینطور انسان را معرفی کرد و جهان را معرفی کردن نتیجه کار وجود مبارک امام سجّاد است در صحیفه سجادیه؛ لذا مسئله دعا را به عنوان اینکه نور است به ما معرفی کرده و در سایر کلمات نورانی، سعی بلیغ آن حضرت این بود که ما از این نقشه الهی که رحمت رحمانیه استفاده کنیم و از آن حمد الهی که فصل اخیر ماست، استفاده کنیم.
در بخش دیگر مهربانی و رحمت خاصّه ذات اقدس الهی را بیان میکند، در دعای وداع ماه مبارک رمضان عرض میکند: خدایا! کاری که تو کردی و میکنی، بیسابقه است و آن کار این است که در تجارت و معامله همواره یک طرف آگهی مزایده میزند یک طرف آگهی مناقصه، آنکه میخواهد بفروشد، آگهی مزایده میزند، آنکه میخواهد بخرد، آگهی مناقصه میزند، خریدار میگوید هر که ارزانتر میدهد من از او میخرم، فروشنده میگوید هر که گرانتر میخرد من به او میدهم، تو خریداری هستی که آگهی مزایده میزنی، این مخصوص توست، درست است که تو مشتری هستی و خریداری! ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ﴾[5]، درست است که گاهی مستأجری و دیگران اجیر تو هستند، بخواهی به آنها اجر بدهی! ﴿بِغَیْرِ حِسَابٍ﴾[6]؛ اما تو در عقود و در عهود و در معاملات و در دادوستدها برعکس همه آنجا که باید آگهی مناقصه بزنی، آگهی مزایده میزنی! «وَأَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَی»[7]؛ سَوْم، یعنی معامله، اینکه میگویند ورود در سَوْم برادر مؤمن مکروه است؛ یعنی وقتی برادر مؤمن دارد چیزی را میخرد یا میفروشد، انسان وارد نشود.
امام سجاد به ذات أقدس الهی عرض میکند: پروردگارا! تنها تویی که در خریدن، آگهی مزایده میزنی، میگویی من بیشتر از دیگران میخرم، اعلام عمومی کردی و به جوامع بشری گفتی، شما جانتان را به هر چه میخواهی بفروشی من بیشتر میخرم. وقتتان را، عمرتان را به هر که میخواهی بفروشی، من بیشتر میخرم. خدماتتان را، کارتان را، علمتان را در هر راهی بخواهی صرف کنی، من بیشتر میخرم و سرانجام هر کاری که میخواهی برای دیگران انجام بدهی و در برابر آن مزدی میخواهی، من بیشتر میخرم، «وَأَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَى نَفْسِک لِعِبَادِک»[8] این کار فقط کار توست! هر چه تو میخری، گرانترین قیمتها را خواهی داد[9].
[1]. صحیفه سجادیه، دعای 7.
[2]. نهج البلاغه للصبحي صالح، خطبه 186.
[3]. یس/ 82
[4]. صحیفه سجادیه، دعای 1.
[5]. توبه/۱۱۱.
[6]. زمر/10
[7]. صحیفه سجادیه، دعای 14.
[8]. صحیفه سجادیه، دعای 45.
[9]. پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به پنجمین کنگره بین المللی امام سجاد علیه السلام در بندرعباس.