در این نوشتار به بعضی از موانع استجابت دعا اشاره میگردد:
گناه
در دعای شریف کمیل از خداوند متعال درخواست داریم: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تجس الدعاء: بار خدایا، گناهانی که سبب مستجاب نشدن دعاهای من گردیده است را بیامرز». گناه، تاریکی و ظلمتی را به همراه دارد که اجازۀ دریافت نعمتها و فیوضات الهی را از انسان سلب میکند. از این رو، برای برآورده شدن حاجات در قدم اول باید خود را از گناه و هر گونه زشتی و پلیدی روح، پاک کرد و سپس دست به دعا برداشت و از ایزد منان خواستههای خویش را طلب نمود.
موانع تا نگردانی ز خود دور
درون خانه دل نایدت نور
غنا
تا مادامی که شخص گنه کار توبه واقعی نکند و از عمل زشت خویش نادم و پشیمان نباشد دعایش محجوب میماند. امام صادق (علیهالسّلام)میفرماید: «بیت الغناء لا تؤمن العجیعة و لا تجاب فیه الدعوة و لا یدخله الملک»[1]
؛ خانهای که کانون غنا باشد، ایمنی از فجایع و حوادث تلخ ندارد، دعا در آن مستجاب نمیشود، فرشتگان در آن داخل نمیشوند.
ظلم و حق الناس
مهمترین راه استجابت دعا برطرف کردن ذمة خود از حقوق مردم است زیرا اگر حقی از حقوق مالی یا آبرویی مردم به گردن ما باشد هر چه هم دعا با سوز و گداز باشد مورد اجابت واقع نمیشود. خداوند تبارک و تعالی به حضرت عیسی بن مریمعلیهالسّلام وحی فرستاد که به بنی اسرائیل بگو:
«انی غیر مستجیب لاحد منکم دعوة و لاحد من خلقی قبله مظلمة»؛ به تحقیق دعای احدی از شما را مستجاب نمیکنم در آن هنگام که مظلمه و حقی از بندگانم را بر گردن داشته باشید.
منافات داشتن با حکمت الهی
خیلی چیزهاست که مورد علاقة انسان است و فکر میکند که اگر دعا کند به آن میرسد در حالی که حکمت بالغه الهی خلاف آن را مصلحت میداند و چه بسا ما خیال میکنیم مصلحت ما در آن است و لذا گاهی زبان به شکوه و اعتراض باز میکنیم!
«و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون»؛ [2]
شاید چیزی را که مکروه دارید که برای شما خوب است و شاید چیزی را دوست دارید که برای شما بد است خدا میداند و شما نمیدانید.
چیز غیر ممکن خواستن
امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرماید: «یا صاحب الدعا لا تسال ما لا یکون و لا یحل»[3]؛
ای کسی که دعا میکنی هیچ گاه چیز غیر ممکن و چیزی که حلال نیست از خداوند تبارک و تعالی طلب مکن.
منبع: ویکی فقه
[1] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۳، ص۳۲۹.
[2] . سوره بقره، آیه۲۱۶.
[3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۳، ص324.